هر روز آبم کرده ای- دست از سرم بردار
هر روز آبم کرده ای- دست از سرم بردار
با قرص، خوابم کرده ای- دست از سرم بردار
من آدمی یکرنگ بودم، مثل آیینه
رنگ و لعابم کرده ای- دست از سرم بردار
حالا که کارت دست من گیر است، می بینم
عالیجنابم کرده ای- دست از سرم بردار
من سخت بیمار تو بودم- سخت، خیلی سخت
حالا جوابم کرده ای- دست از سرم بردار
آتش به جان شعر و شاعر می زنی بانو
سیخ کبابم کرده ا ی، دست از سرم بردار
اصلا نپنداری که رفتن باعث رنج است
تازه ثوابم کرده ای- دست از سرم بردار
آن «دوستت دارم عزیزم» های دائم را
شرط عذابم کرده ای- دست از سرم بردار
شعری که پایت ریختم دار و ندارم بود
ارزان حسابم کرده ای- دست از سرم بردار
ای کاش روی صحبت من بحث مالی بود
خانه خرابم کرده ای- دست از سرم بردار
سید علی شاه چراغ