دیشب سر پشت بام می رقصیدم
دیشب سر پشت بام می رقصیدم
با دلهره ای تمام می رقصیدم
تصویر تو روی حوض بالا می رفت
با حرکت نردبام می رقصیدم
از اینکه تو می رسی و من خواهم گفت
بعد از دو سه شب: سلام، می رقصیدم
دمپایی و پله ها که اجرا کردند
موسیقی بی کلام می رقصیدم
موها ، سر و شانه ها م یک دامن گل
از این همه با کدام می رقصیدم؟
من خیره به بند رخت خشکم می زد
با چک چک گریه هام می رقصیدم
تو ان ور پشت بام می خندیدی
من این ور پشت بام می رقصید
شعر از سارا جلوداریان