شادمان گفتي از آن عاشق تنها چه خبر
شادمان گفتي از آن عاشق تنها چه خبر
خبري نيست، بپرس از غم دنيا چه خبر؟
خاطرم هست رقيبان پر از کين? من
همنشينان تو بودند، از آنها چه خبر؟
همه لبتشنه ، تو دريايي و من ماهي تنگ
از کنارآمدگان با لب دريا چه خبر؟
زاهدي دست به گيسوي رهاي تو رساند
عاشقي گفت که از عالم بالا چه خبر؟
باز ديروز به من وعد? فردا دادي
آه پيمان شکن از وعد? فردا چه خبر؟
شعر از سجاد ساماني