بهارها گلِ من با تو جاودانه ترند
بهارها گلِ من با تو جاودانه ترند
و بادها همه بر گیسوی تو شانه ترند
لبت پل است! نه خواجو! پلی ست با لبخند
که چشم های تو زاینده رودخانه ترند
به شوقِ دیدنت از خانه می زنم بیرون
که دستهات برای من آشیانه ترند
ولی بفهم که دشنام دشمنان صدبار
ز نیش و زخم زبانِ تو دوستانه ترند
نه قصه ای! نه پیامی! نه نامه ای! نه
گلی!
برای گفتنت این شعرها بهانه ترند
دلیلِ شعر تویی و دلیلِ عشق تویی !
که شعر های من از قبل عاشقانه ترند
شعر ازعلی ثابت قدم
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۷/۱۴ ساعت توسط م مهر
|