در هوای کوی ات احوال کبوتر خوب شد
در هوای کوی ات احوال کبوتر خوب شد
نام تو هر بار آمد، حال مادر خوب شد
می تپد سمت چپ میهن همیشه گنبدت
خون به رگ هایش رساندی، حال کشور خوب شد
هر زمان بیگانه ای از پشت خنجر زد به ما
روی آن مرهم نهادی، جای خنجر خوب شد
با دعایت در کویر تشنه ای باران گرفت
رودها جاری شدند و زخم بستر خوب شد
مرقدت دارالشفای خیل عاشق پیشه هاست
هر پریشان خاطری وارد شد از در خوب شد
یک نسیم از طره ی موی تو تا کاشان رسید
بعد از آن عطر گلاب ناب قمصر خوب شد
بندر از دوری دلش خون بود، امّا باز شکر
با وجود گنبد سیّد مظفّر خوب شد
بیت هشتم شد، قلم از شوق نم نم اشک ریخت
عطر و بوی واژه ها و حال دفتر خوب شد
شعر از عبدالحسین انصاری
+ نوشته شده در ۱۳۹۵/۰۵/۲۳ ساعت توسط م مهر
|