چشم اسپی !روی پلک ازمژه یال انداخته!
ماه رخ !بر شانه موی بور و زال انداخته!

خال وابروی دلانگیزتوهرکس دیدگفت:
ماه ابروکاشته ! خورشید خال انداخته!

روی دامن چین و بر زلف لطیفت پیچ وتاب
حلقه از گیسو و از ابرو هلا ل انداخته!

«حسرت مثل تو بودن »بر سر زیبایی ات
جنگ و دعوا بین دختر های مال انداخته!

گونه های دلنشین ات را به من حق می دهد
هر که دندان هوس بر سیب کال انداخته!

می فروشدفخر لب هایت به انگوروتمشک
خنده هایت طعم گس درپرتقال انداخته!

سرو برمی دارد از حیرت کلاه احترام
پیش پایت لاله لنگ وغنچه شال انداخته!

در نگاه حیرت انگیز فریبا منظرت
گرگ.عکس یادگاری با غزال انداخته!

عطر شب بومی وزدیاابر می بارد گلاب
روسری یا از سرت باد شمال انداخته!!

شعر از ستار روهنده