بر زخمه نزن دل را، این ساز نفس گیر است
تنها بسرا شعری، آواز نفس گیر است

قمری غزل بازم! پر باز بکن وقتی
در باور پروانه، پرواز نفس گیر است

بشکن تو سکوتت را هنگامه ی عریانی ست
بگذار فرو ریزد این ناز، نفس گیر است

خورشید چو زخمی شد، شولای غروب آمد
رازی ست که نتوان گفت این راز، نفس گیر است

شعر از مریم وزیری