بايد بنشينم گلهها را بشمارم
بايد بنشينم گلهها را بشمارم
با طول مژه فاصلهها را بشمارم
يوسف شدهام تا بنشينم ته اين چاه
زنگ شتر قافلهها را بشمارم
من ناروني پيرم و قسمت نشد امسال
بر شانه خود چلچلهها را بشمارم
آغوش بياراي كه با بوسه ثوابِ
هر ركعت اين نافلهها را بشمارم
دنبال تو ميآيم و منظومهي شمسيست
پاهايم... اگر آبلهها را بشمارم
شعر از حامد عسکري
+ نوشته شده در ۱۳۹۴/۰۴/۰۲ ساعت توسط م مهر
|