بايد بنشينم گله‌ها را بشمارم
با طول مژه فاصله‌ها را بشمارم

يوسف شده‌ام تا بنشينم ته اين چاه
زنگ شتر قافله‌ها را بشمارم

من ناروني پيرم و قسمت نشد امسال
بر شانه خود چلچله‌ها را بشمارم

آغوش بياراي كه با بوسه ثوابِ
هر ركعت اين نافله‌ها را بشمارم

دنبال تو مي‌آيم و منظومه‌ي شمسي‌ست
پاهايم... اگر آبله‌ها را بشمارم

شعر از حامد عسکري