طعم شیرازترین راز به جا مانده‌ی‌ من
پیرهنِ نازک شب‌های‌ به من آبستن

سحر صبح‌ترین زاویه‌ی‌ خورشیدی!
هوسآلوده‌ترین تن به تن بی تن تن

گوش کن! شعر به اندازه‌ی‌  من بی‌تاب است
با من از دورترین پنجره‌ها حرف بزن

صبح پیراهن تن! ای همه‌ی‌  تن تن شعر
شوق جاری شده‌ی‌  مردترین همسر زن

من بی من شده‌ی‌ تو، به تو نزدیک تر است
توی بی تو شده‌ی‌ من به تو نزدیک به من

با تو اندازه گرفتم همه‌ی‌ بودن را
شوق پیدا شدن و گم شدن و دیده شدن

زاده‌ی‌ دردترین دردترین زاییدن
با توام ای همه زن، ای همه زن، همسر من

شعر از سید احمد حسینی

مجموعه غزل متن چقدر قیافه‌ی شما برایم آشنا نیست/ نشر نیماژ