تا ابد بغضِ منِ تب زده کال است عزیز
تا ابد بغضِ منِ تب زده کال است عزیز
دیدن گـریهء تمساح محال است عزیز!
تا شما خانهء تان سمت شمـال ده ماست
قبلهء دهکده مان سمت شمال است عزیز
پنجره بین من و توست،مرا بوسه بزن
بوسه ازآن طرف شیشه حلال است عزیز!
ما دو ریلیم به امید به هـم وصل شدن
فصل گل دادن نی ،فصل وصال است عزیز!
ماه من ! عکس تو درچشمه گل آلودشده
عیب ازتوست!ببین !چشمه زلال است عزیز!
دام گیسوی تو بی دانه شده،می فهمی؟!
امپراطوری تو رو به زوال است عزیز
عشق این نیست که برگردن من حلقه زده
اینکه بر گردنم افتاده وبال است عزیز
شعر از صادق فغانی
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۰/۰۱ ساعت توسط م مهر
|