جنگ خونین گاه ناشی از نگاهی کوچک است
جنگ خونین گاه ناشی از نگاهی کوچک است
بی گمان هر جنگجو در خود سپاهی کوچک است
آنکه در بحرنگاهی رفته می داند که گاه
گاه بحرانی بزرگ از اشتباهی کوچک است
هر کجایی روبه بالا می روی آرام تر!!
در سر هر پله شاید پرتگاهی کوچک است
نیست غیر از سر به زیری باعث بالندگی
بید اگر در بدو پیدایش گیاهی کوچک است
از درون باید بفهمی هیبت هر چیز را
کوه از بالا شبیه تپه کاهی کوچک است
چیست نفرت جز علیه خویش عصیانی بزرگ؟
عشق اگر هم معصیت باشد گناهی کوچک است
هر تنی شهریست؛ هر آغوش چون دروازه ای
بین بازوهای باز آزاد - راهی کوچک است
خانه یعنی آسمان و سفره یعنی کهکشان
نان جو در این میان چون قرص ماهی کوچک است
مادر موسی! بیا ! زنبیل را برگیر از آب
بعد از این هر کودکی خود پادشاهی کوچک است
این زمان دنیای آدمهای در ظاهر بزرگ
تا بخواهی تا بخواهی تا بخواهی کوچک است
هر که شد زندانی و زندان و زندان بان خویش
در درون هر کسی تبعید گاهی کوچک است
گاه اما شاه دیر آگاه می گردد که گاه
ریزش یک امپراطوری به آهی کوچک است
شعر از اصغر عظیمی مهر
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۴/۰۹ ساعت توسط م مهر
|