ابروش را کشیده -کمان کرده ماه را
بر صورتش دوباره جوان کرده ماه را

این زن که امشب آمده البته ماه نیست
زیبایی اش ولی نگران کرده ماه را

بر بام شهر آمده - از بند رخت شب
با ابرهاش در چمدان کرده ماه را

یک شب گرفته -دوخته بین ستاره هاش
قاطی دکمه های جهان کرده ماه را

شعر از علی اصغر داوری ترشیزی