گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما مگر نه حاصل گل های پر پر است ؟

صحرا شهيد داده ي ليلا و قيس هاست
اين سرزمين سبز اگر لاله پرور است

پا مال کن تو نیز دلم را که غافلی
پا خورده اش عزیز من این فرش بهتر است

گیرم هزار بار بیفتم به خاک و خون
پرواز: مشق عاشقی هر کبوتر است

ما و قصاص قبل جنایت ؟! ... نه گرچه آه
قابیل سال هاست که با ما برادر است

تا عشق کوله بار مرا بسته، دوستان
جای درنگ نیست که رفتن مقدّر است

یک پای داده ایم به این راه و ـ باز هم
انگار جاده منتظر پای دیگر است ،

همراه کاروان کسی می روم که گفت:
« پایی اگر دراز کنی جاده رهبر است »

ما شاعریم و بار رسالت به دوش ماست
شاعر بدون معجزه ای هم پیمبر است

عرفان اگر به سجده ی طولانی است عزیز
ابلیس هم ز پیر شما مولوی تر است

شعر از غلی اصغر داوری ترشیزی