من زنی می شناسم که هرشب ازسکوت شما حرف دارد
گاهگاهی نگاهش شبیه گریه ی بچه ها حرف دارد

محو جمع نفسهات وقتی غرق ضرب و حساب و کتابی
نقشه ها می کشد تا بفهمی تازگی ها چرا حرف دارد..

می فرستد حواس ودلش را سمت گرمای مردادی تو
چشمهایت برای غزلها،  صبح و شبها جدا حرف دارد...

اتفاقی ترین بخش قصه _ماندنت در دل لحظه هایش _
معنی  فال و تقدیراویی،دست خط خدا حرف دارد؟؟

قبل از این شعر دنیای او بود قدر دنیای مریم بزرگی
این غزل هم دلیلش تویی چون دفترش بی هوا حرف دارد...

من زنی می شناسم که خود را از نشانی تو می شناسد
دائما کنج قلبش نشستی از شما باشماحرف دارد

شعر از مریم وزیری ( تیماء)