در كوچهی که پای خیابان نمی رسد
در كوچهی که پای خیابان نمی رسد
اندوه ما به گوش عزیزان نمی رسد
حالا که حوض رابطه ها خشک ماندهاست
آیا دوباره نم - نم باران نمی رسد؟
شب هاى ما که تيره و هم بیستاره است
مهتاب هم به گوشه ى ايوان نمی رسد
در انتظار آمدن روشنایی ام
گویى که شب به نقطه پایان نمی رسد
فریاد ما به گوش جهان می رسد، ولی
دست نوازشی پی درمان نمی رسد
خاموش می شوم و دگر گپ نمی زنم
وفتى کسی به صحبت انسان نمی رسد
شعر از فردوس اعظم
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۳/۲۱ ساعت توسط م مهر
|