کسی هست یعنی که از راز تو سر در بیاره؟
بیتی از نظم دو ابروی تو بهتر بیاره؟

دختر شاه پریون رو به یوسف که بدن
میشه حتما مث تو ،اگه یه دختر بیاره

تو چشات یه قطره اشکه، نه میوفته نه میره
می‌خواد انگاری که حرص عالمو در بیاره

در اومد از زیر روسری موهات، یه کم بشین
فرشچیان قلم موی نازکشو در بیاره

برای کشیدن حالت ابروات باید
که بگرده، یه قلم موی ظریف تر بیاره 

وقتی لبخند می‌شینه با شرم شرقی رو لبات
شیخ اشراقو میگم دوات و دفتر بیاره

بذاره نقطه‌ای مشکی روی صفحه‌ای ‌سفید
از دل خال تو راز خلقتو در بیاره

کاش میشد داوینچی برگرده و پهلوی مسیح
ملکوت چشماتو به شام آخر بیاره

میکلانژ برای تندیس تو، خوش تراش من
فقط از کوه المپ می تونه مرمر بیاره!

تو باید تنها باشی، اونی که بخواد بگیردت
با کدوم قباله محشرو به محضر بیاره؟

فکر کنم فرشته هم دلش داره پر میکشه
که بشه یه شب برای بالشت پر بیاره

کی داره آب می‌زنه کوچه رو پیش قدمات؟
آب چیه! بهش بگید گلاب قمصر بیاره

وای اگه زلفو یه روز دست نسیم بدی، ببین
چه دماری از دلای شاعرا در بیاره

شعر از فاسم صرافان