صدای گریه سرِ چند غصّه ی الکی
ببین! ولش کن و یک کم بخند قلقلکی!

دو چشم تر شده را پاک کن از این دفتر
دو چشم خشک مرا هم ببر بده نمکی!!

***

از این شب مگسی می خزم به آغوشت
بفهم این را که زنده ام به خاطر کی!

بدون دلهره از منطق زمان و مکان
تو با دقایق من تا همیشه! مشترکی

دلم گرفته، فقط خواهشاً بخند عزیز!
 [صدای خنده، سپس هقّ و هقّ قایمکی]

شعر از فاطمه اختصاری