ابروی تو باغ انار شهر بابل
ابروی تو باغ انار شهر بابل
از کاروان دل می بری منزل به منزل
موی رهایت جنبش آزادی خلق
زنجیر دور گردنت قلاده ی دل
با تو چه باید کرد در عین سلامت
ای مرزو بومت خدعه ی دیوار حایل
تو صهیونیستی یا که اعرابی مجنون
می خواهمت بانوی زیبای قبایل
از من گذشته هوش و درد زندگانی
سنگی به چاه افتاده ام از دست عاقل
در معرض تهدید تازه بی تو هستم
یک آن نباید شد از این دیوانه غافل
حالا دلم اندازه ی یک عمر تنهاست
حکمی که خواهد شد تورا فی الذمه شامل
می بویمت قدر تمام نسترن ها
می خواهمت قدر همان حس اوایل
دست تو را می بوسم ای باد مخالف
لطفن نرآن دل داده ات را از مقابل
شعر از سید مهدی نژادهاشمی
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۱۰/۲۹ ساعت توسط م مهر
|