چشم هايت به من آموخت قسم خوردن را
چشم هايت به من آموخت قسم خوردن را
بعد عاشق شدن و پاي قسم مردن را
چشم هايت به من آموخت-دوتا مايه ناز-
دلبري كردن و دل دادن ودل بردن را
به من آموخت نگاه تو پريشاني را
به تو دل دادن و دل دادن و... نشمردن را
خار بودن را همسايگي گل ها را
با تو هر فصل شكوفايي و پژمردن را
در تو پيدا كردم فلسفه ي هستي را
درك كردم با تو شادي و غم خوردن را
چشم هايت-دو ستم پيشه-به من فرمودند
غير تو از همه دل بردن و نسپردن را
شعر از حميد طلعت
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۲/۰۱ ساعت توسط م مهر
|